جوک بازار

جدیدترین اس ها(sms)جوک ها و په نه پها

سلام.این روزا دید چقدر مطلب میزارم که برام دعا کنید!؟خدایی هر نظری که میزارید ماله لینک کردن و تبلیغات کلیکی و اینجور تبلیغاتاس!

خدایی اگه میبینید واسه م دعا کنید!

فقط یه چیزی من اینهمه دعا کردم ولی ظاهران خدا صلاح نمیبینه!هیف میترسم خدا میخواد واسم یه کاری کنه و کمکم کنه و دعا م رو برآورده کنه ولی من یه حرفی بزنم که نظرش عوض بشه!

میدونید چیه؟!!من خیلی خرم!خیلی نفهمم!حیف منکه نمیمیرم و الکی دارم اکسیژن مصرف میکنم!

واسم دعا کنید

خدایا منکه اینهمه گناه کردم!اینهمه حرفایی زدم که نباید میزدم!اینهمه کارایی کردم که نباید میکردم!ولی خوب برعکس همیشه اعتماد به نفسم بالاست!با نهایت پر رویی میام میگم کمکم کن!آخ که چقدر سخته!اینو قبلا گفتم ولی بازم میگم:خیالم راحته که تو همه چیزو میدونی...

خیلی وقا هم شده یهو یه دعا میکنم انتظار دارم کمکم کنی!یه جوری هم میگمش که انگار من قراره یه کاری بکنم!ولی خوب تو خودت هم خوب میدونی انقدر کوچیکم که اینجوری میکنم!تو که همیشه بزرگی کردی!اینبارم بزرگی کن!و به من کوچیک کمک کن!

من واقعا نمیدونم چیکار کنم!خدایا من اگه پیش خدای خودمم نیام که و حرف نزنم که دیگه باید برم دق کنم از شدت غم!

خوشحالم که از بچیگی فهمیدم خدایی هست!خدایی هست که همیشه کمکم میکنه!و اینو یاد گرفتم که تو شاهد و ناظر تمام کارای منی!ولی هیف!هیف که فقط یاد گرفتم!ولی عمل کجاست!؟فکر کردن به این جمله کجسات؟!واقعا دوباره که کارای خودمو دوره میکنم میبینم اگه دنیا رو به یه اداره توصیف کنیم!که خودمون(آدما)رو کارمندای این اداره در نظر بگیرم!که به هر کارمند یه دوربین وصله که همه کاراشو به رییس اطالاع میده!و تو رو رییس این اداره در نظر بگیرم!میبینم من هر کاری خواستم جلوی این دوربین انجام دادم!ولی تو چقدر بزرگی کردی!حتی یه تلنگرم بهم نزدی که ناراحتم کنه و یادم بیوفته گناه کردم!اگه هم تلنگری در این رابطه بهم زدی یه تلنگر خوب بوده!نه ترسناک!مخلص کلام رو بگم!خدایا ممنون!ممنون که با اینکه میتونستی ولی بازم منو اذیت نرکدی و با چیزای ترسناکم یاد خودت ننداختی!ولی میبینی؟خیلی خیلی پر روم(پر رو هستم)!یه خواهش دارم ازت!نه!!نه!!نمیخوام جلوی این بیننده ها و خواننده ها بازم دوزوغ بگم و تو رو آدم فرض کنم(استغفرالاه.خدایا ببخش اگه این حرفم درست نبود!خودت که میدونی عقلم کامل نیست یهو یه چیزی میگم که نباید میگفتم)من خیلی ازت خواهش دارم!هر چند هر وقت یه خواهش دارم میام پیش تو!ولی خوب همیشه هم جوابمو میدی!خیلی بزرگی!{دوستان ببخشید رفتم سر منبر!!!}ولی بازم مثل همیشه خیلی بهم لطف کن و این کارو واسم انجام بده!خودت که میدونی تو قلب و مغزم چه وضعیه!همه افکار مثل برق رد میشن!خدایا به بزرگیت قسم!کمکم کن!من نمیدونم چیکار کنم!من موندم!من موندم و اینهمه کارایی که نباید میکردمو کردم!و یه عالمه اعتماد به نفسو چشم امید به تو که منتظرن تو کمک کنی!خدایا من چیکار کنم!؟چیکار کنم ببخشی و ندید بگیری!هر چی بدی کردموندید بگیری!خدیا همین الان یه نشونه خوب بهم نشون دادی!ولی نمدومیدونم چیکار کنم!الان اشک تو چشممه!ولی خوب دارم یه لبخندم میزنم که یه نشونه دادای بهم!البته بازم یه لطفی کن!خودت کمکم کن تو این کار و همه کار!

                                                                                خدایا ممنونم!خیلی خیلی زیاد!کمکم کن

                                                                                                                         بچه ها شمام واسم دعا کنید

                                          علیرضا_مرسی از همه!بازم ببخشید اگه زیاد حرف زدم

نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:بزرگی خدا,کوچیکی ما در مقابل خدا,دعای من,حرف من با خدا,خدیا ممنون!خایا ممنونم!,ساعت 1:47 توسط علیرضا| |


Power By: LoxBlog.Com